زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

حج مستقر





حج مستقر حج واجب که به سبب ترک در سال استطاعت بر عهده مکلف مستقر شده است.


۱ - معنی حج مستقر



حج مستقر حج واجب بر مکلف به سبب ترک آن در سال استطاعت می‌باشد.

۲ - شرایط وجوب حج



حج که یک بار در عمر آدمی واجب گشته و به آن حجة الاسلام گفته می‌شود با شرایطی چند واجب می‌گردد که عبارت‌اند از: کامل بودن به سبب بلوغ و عقل، حرّ بودن و استطاعت از نظر مالی و سلامتی و توانمندی بدن و باز بودن راه و امنیت آن و وسعت داشتن وقت و کافی بودن آن برای حج بنابراین «قدرت عقلی در وجوب‌ حج‌ کافی نیست، بلکه در وجوب‌ آن استطاعت شرعی معتبر است و استطاعت شرعی توشه سفر و مرکب و سایر چیزهایی که در آن اعتبار دارد می‌باشد، و با نبودن چنین استطاعتی، حج‌ واجب نیست و کفایت از حجة الاسلام نمی‌کند؛ بدون اینکه بین کسی که با پیاده رفتن و کسب کردن در راه بتواند حج کند و غیر او فرقی باشد؛ خواه چنین کاری مخالف شان و شخصیت او باشد یا نباشد. و همچنین بین دور و نزدیک فرقی نیست.» و «اگر با وجود همه شرایط، حج را عمداً ترک کند چنانچه تمام شرایط حج تا پایان اعمال باقی باشد، حج بر عهده او استقرار می‌یابد.»

۳ - حکم استقرار حج



کسی که حج‌ بر او مستقر شده است به اینکه شرایط حج کامل باشد و در رفتن به حج اهمال نماید تا اینکه همه شرایط یا بعضی از آن‌ها از دست برود «باید به هر شکلی که می‌تواند حج را انجام دهد. و اگر فوت کند چنانچه ترکه‌ای داشته باشد واجب است از طرف او قضا شود و تبرّع از او صحیح می‌باشد. و بنابر اقوی استقرار حج در صورتی تحقق می‌یابد که شرایط حج نسبت به استطاعت‌ مالی، بدنی و طریقی، تا زمانی که بتواند به وطنش برگردد باقی بماند و اما نسبت به مثل عقل همین‌که تا آخر اعمال حج باقی باشد کفایت می‌کند.» و ظاهر آن است که مراد از مثل عقل، حیات است؛
[۸] فاضل، محمد، تفصیل الشریعة فی شرح تحریرالوسیلة، ج۱۱، ص۴۸۹، ، قم، مرکز فقه الائمه الاطهار (علیه‌السّلام)، ۱۳۸۱. الحیاة
و ظاهراً به لحاظ تفصیل مذکور، مراد از شرائط در فراز دیگر تحریرالوسیله که می‌فرمایند: «لو ترک الحجّ مع تحقّق الشرائط متعمّداً، استقرّ علیه مع بقائها الی تمام الاعمال‌» شرط عقل و مانند آن است نه استطاعت مالی و مانند آن. و «اگر فقط عمره یا فقط حج به عهده او مستقر شود مثل کسی که وظیفه‌اش حج افراد یا قران است، سپس استطاعتش از بین برود - حکم او هم همان است که گذشت - که به هر وجهی که می‌تواند باید انجام دهد، و در صورت فوت باید از طرف او قضا شود.»

۴ - پانویس


 
۱. العروة الوثقی‌، ج۴، ص۴۵۳.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۹۰، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۹۰، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۹۲، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۳۹۲، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام، مسالة ۹.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۰۱، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام، مسالة ۴۵.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۰۵، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام، مسالة ۵۴.    
۸. فاضل، محمد، تفصیل الشریعة فی شرح تحریرالوسیلة، ج۱۱، ص۴۸۹، ، قم، مرکز فقه الائمه الاطهار (علیه‌السّلام)، ۱۳۸۱. الحیاة
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۰۱، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام، مسالة ۴۵.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۰۵، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجة الاسلام، مسالة ۵۴.    


۵ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ۲۳۶.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.